هیچ وقت فکر نمی کردم که بتونم بهترین فیلم دورانمو انتخاب کنم.
آره بهترین فیلمی که تا حالا دیدم فیلم شاهکار مخمصه (Heat) محصول 1995 به کارگردانی مایکل مان هستش.
خوب یادمه اولین بار سال 89 دیدمش که تازه اولین سایتمو زده بودم و از همون ابتدا مبهوتش شدم و فیلم بزگ می دونستمش.
اولین بار اسم و معارفه این فیلمو در مجله دنیای تصویر خوندم که نقد یه فیلم بود که اونو با مخمصه مقایسه کرده بود و اون فیلمو غیربزرگ می دونست و در عوض مخمصه رو بزرگ.
همه چیز این فیلم شاهکار و زبان زد و بی نقصه. 3 ساعت فیلمه و واقعا جز تنها فیلمهاییه که حتی یه سکانسش هم حوصله سر بر نیست و تک تک ثانیه هاش جذبم می کنن.
تا حالا 4-5 بار کامل و چندین بارم سکانسی دیدمش اما اصلا خسته نمیشم و هربار برام تازگی و هیجان داره.
توی این فیلم اوج بازیگری رو از استاد دنیرو دیدم و طرفدار کارکتر اون بودم چون درونگرا بود و …
از نظر من این فیلم چند تا عنصر خفن داشت:
1- بازی استاد دنیرو و تمام بازیگرای دیگه همه محشر بودند
2- موسیقی متن: به خصوص سکانس پایانی فیلم
3- فیلم برداری: به جرات خاص ترین و جذاب ترین فیلم برداری فیلمها رو دیدم. به خصوص هلیکوپتر در شب و نوری (دایره ای) که ازش فیلم برداری کرده و سکانس رمانتیک رابرت و معشوقه اش برای اولین بار در موقع مشروب خوری که نمایی فوق العاده از شهر نیویورک در شب رو نشون میده. هر دوی این سکانس بهترین منظره نورپردازی و فیلم برداری رو دارند.
روابط عاشقانه زوجهای فیلم هم تک به تک جذاب و زیبا بودن. رابرت و معشوقه اش ، ول کیلمر و زنش، پاچینو و همسرش، راننده سیاه پوست سرقت و دوست دخترش و …
داستان فیلم هم 100% منطقی و حرفه ای بود.
نقطه اوج فیلم هم که سکانس پایانیش و مرگ با شکوه و بزرگ رابرت بود که اشکمو در اورد.
آره من به این فیلم افتخار می کنم به این فیلم که بهترین فیلمیه که دیدم …
دیدگاهتان را بنویسید