وبسایت شخصی بابک بدریان

یک فیلم بسیار حرفه ای: Blue is the warmest color

زمان فیلم 3 ساعته بود و عجیب بود که اصلا کسالت بار نبود

اولین نکته مثبت این فیلم، فیلم برداری فوق العاده بود. به جرات میگم تا الان فیلم برداری ای به این حرفه ای و به این اثر بخشی ندیده بودم. بسیار با ظرافت کار کرده بود و خیلی جزئیات رو خوب و با تمرکز در اورده بود.

برای مثال صحنه های بوسیدن ها رو خیلی عجیب عالی در اورده بود و تماشاگر رو محو این همه ظرافت و جزئیات و بی آلایشی و زیبایی در عین سادگی می کرد.

فاکتور عالی بعد از فیلم برداری، بازی نقش اول فیلم یعنی Adèle Exarchopoulos هست. اول از همه خیلی زیبا بود و زیبای کلاسیک خاصی داشت. و باز اینم به طور عجیبی بسیاری عالی و طبیعی و دلنشین بازی کرد. بازیش در این فیلم بی نظیر بود

مهمترین دلیلی که این فیلم با 3 ساعت زمان کسالت بار و حوصله سر بر نبود (لااقل برای من) همین بازیگر نقش اول فیلم ، “Adel” بود. هم به خاطر زیبایی و معصومیتی چهره و اندامی که داشت و هم به خاطر بازی فوق العاده حرفه ایش. اگر این بازیگر توی فیلم نبود حتما وسط فیلم خوابم می برد. صحنه های با موهاش بازی می کرد و باز و بسته می کرد بسیار گیرا بودند که زیاد هم تکرار می شدند. و صحنه هایی هم که گریه می کرد و اشک می ریخت واقعا طبیعی و تاثیرگذار در اومده بودند.

یکی از زیباترین صحنه های این فیلم صحنه رقص تولد Adel هست. این صحنه آدم مرده رو زنده می کنه. به آدم افسرده و خواب آلود روح تازه میده. چقدر این صحنه رقص Adel زیبا و طبیعی و واقعی در اومده بود. آدل توش عالی بازی می کنه و رقص خیلی مناسب و دلنشینی هم انجام میده. جز اولین دفعات بود که یه رقصی به چشمم اومد و الان به رقص به چشم یه هنر نگاه می کنم. آهنگ اون سکانس رقص هم بسیار خوب و مناسب بود. آهنگ I follow you که خیلی اثر گذار بود.

کارگردانی فیلم هم بدون تردید عالی بود که تونسته بود این عناصر رو خیلی عالی و درخور و بدون نقصی در کنار هم قرار بده و از یک موضوع معمولی چنین فیلم ماندگار و تاثیر گذاری در بیاره.

بدون هیچ شکی این فیلم یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه و رمانسی بوده که تا الان دیدم.بهش امتیاز 9 دادم

به جرات میگم جز 2-3 فیلم فرانسوی بوده که ازش خوشم اومده. اول فیلم که دیدم زبان فیلم غیر انگلیسیه و به خصوص فرانسویه یه لحظه مردد شدم که فیلم رو ببندم و تماشا نکنم اما بعد چند دقیقه خیلی مجذوبش شدم و نظرم راجب فیلمهای فیلمهای فرانسوی تا حدی عوض شد.

فیلم در کل خیلی حرفه ای و اثر گذار بود و دو عنصر درجه یکش، فیلم برداری و بازیگر نقش اولش بودند.

==================================

نکته ای که از این فیلم یاد گرفتم زندگی خیلی ساده و شاد مردم فرانسه بود. روابط عاشقانه ساده و سریع و سطحی ای که داشتند. بدون هیچ هزینه ای خوش و شد زندگی می کنن. وقتی دو نفر جوون (چه 2 تا دختر و چه یه دختر و یه پسر) می تونن انقدر راحت عاشق هم باشن و توی خیابون هم رو ببسون و خیلی زود و راحت با هم سکس داشته باشن و از زندگی شون لذت ببرن، چرا که نه؟

ما شرقی ها و به خصوص ایرانی ها در مقایسه با اینها زندگی خیلی غم انگیز و فلاکت باری داریم که همه چیز رو برای خودمون سخت می گیریم و لذتها و شادی های زندگی رو بر خودمون با افکار پوچ حروم کردیم. یکم نگاه کنیم به فرهنگ ساده مردم فرانسه که چقدر بدون هیچی و چند تا جوون از قشر متوسط جامعه شون شاد و با لذت زندگی می کنند. خیلی خوشم اومد

فقط آدل توی این فیلم حداقل با 3-4 نفر رابطه لذت بخش داشت و بوسیدشون.

واقعا آموزنده و تاثیر گذار بود …

===

فیلم بسیار زیاد رئال بود. در حین تماشای این فیلم بود که یه خودشناسی هم برام داشت و فهمیدم که فیلمهای رئال یه انرژی و تحرک به من میدن و کلا برای انرژیک بودن من نیاز به تماشای فیلمهای رئال دارم. فیلمی که روابط بین آدماش بسیار واقع گرایانه باشه و مثل بعضی فیلمها ساده لوحانه و احمقانه نباشه

این فیلم یه فیلم بسیار صادق و حقیقت گو بود. فیلم بالغی بود. با مخاطب روراست بود و به شعور مخاطب توهین نمی کرد و در عین همه اینها لحظات خیلی خوشی رو برای بیننده تهیه کرد.

 


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *