وبسایت شخصی بابک بدریان

من و برد پیت

یکی از اصلی ترین عشقهای نوجوانی من برد پیت بود. سال اول دوم خ.ب. شناختمش. با فیلم عالی جاسوس بازی (Spy Game).

همون تابستون 2004 هم تازه فیلم Troy اکران بود ک ماهواره ها مدام تبلیغشو می کردن.

با فیلم Spy Game شناختمش و عشقم بهش شروع شد و با فیلم آقا و خانم اسمیت دیگه به اوج خودش رسید. واقعا عاشق برد شدم.

چهره بسیار جذاب و معصوم، موهار بور، چشمهای روشن با بازی خ خوب و چهره معصومش منو شیفته خودش کرد.

از همه فیلمهای برد خوشم میومد اصلا اون زمان خ.ب. انگار برد فیلم بد نداشت همه فیلماشم جمع می کردم و می دیدم و توی همه فیلمها طرفدار کاراکتر اون بودم.

خوب یادمه فیلم The Devils Own رو که از MBC2 دیدم خب برد نقشش کمی دوم بود. آخر فیلم که صورتشو موقع کشته شدن نشون میده اشک ریختم و فیلم و دنیا رو لعنت می کردم که برد توی فیلم کشته میشه. چهره مردنش فوق العاده معصوم و دوست داشتنی بود.

یا در آقا و خانم اسمیت صحنه ای ک رو صورت هم اسلحه کشیدن (برد و آنجلینا) و برد اول و قبل آنجی اسلحه رو اورد پایین هم خ جذبم کرد و گفتم خاک بر سر آنجی ک هیچی از عشق سرش نمیشه و برده که عاقل و فداکار و واقعا عاشقه و نتونست شلیک کنه و اول اسلحه رو اورد پایین. یا فیلم بابل (Babel) (اولین سری فیلمهام از مهدی) هم خ دوست داشتم و کامل طرفدار برد بودم و با گریه کردنش منم دلم به درد میومد و باهاش همزاد پنداری می کردم و برای خودشو بچه هاش و همسرش دعا می کردم.

کتاب زندگینامه برد هم به انگلیسی گرفته بودم (سوم دبیرستان) و کامل با زندگی و فیلمهای معروفش آشنا شدم.

توئ Celebrity Show هم اخبار برد رو خ دنبال می کردم به خصوص ازدواجش با آنجی، البته اوایل که Celebrity Show میدیدم و اسم برد رو میگفت اصلا نمی شناختمش و اول بریتنی رو شناختم.

اولین ایمیلی هم که ساختم (babak_50gheroony) پسوردشو برد گذاشته بودم. همین پسورد نشون دهنده عشق شدید من به برده.

زمانی که فهمیدم برد سر فیلم آقا و خانم اسمیت با جنیفر انیستون دوست دخترش بهم زد و با آنجی ازدواج کرد ناراحت شدم و آنجی رو ی فاحشه می دونستم که برد ساده و معصوم رو فریب داد و جنیفر انیستون هم خوب و ساده می دونستم ک بهش ظلم شده.

دیگه با گذر زمان و ب خصوص با حرفه ای شدنم در فیلم و سینما و آشنا شدنم با فیلمهای مهدی، علاقه متعصبانم به برد کم شد و بازیگرهای حرفه ای تر جاشو برام گرفتن.

ب خصوص سنش هم بالاتر رفته بود دیگه از یه پسر شیطون و معصوم در اومده بود و الان دیگه توی فیلمهاش بیشتر یه فرد میانسال و عاقل و با موی نیمه سفیده.

ب هر حال برد بیشترین بازیگریه ک در زندگیم عاشقش بودم و هیچ بازیگر دیگه ای رو به این اندازه دوست نداشتم. البته مسلمه الان بازیگرای زیاد دیگه ای رو به بیشتر از برد دوست دارم اما اندازه هیچ کدوم به عشق نوجوانیم ب برد نمیرسه. خب چون عشق کورکورانه و بیشتر احساسی بود تا منطقی.

پس ازت ممنونم برد ای دوست داشتنی ترین بازیگر نوجوانی من.


منتشر شده

در

,

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *