وبسایت شخصی بابک بدریان

صحبتهای علی معلم درباره درسهای جام جهانی 2014

پرده هایی از درام جام جهانی فوتبال

جام جهانی فوتبال تمام شد. جامی که حداقل یک ماه جای تمام جذابیت های دراماتیک را در زندگی بخش بزرگی از مردم جهان (و ایران) پر کرد. چیرگی نبردهای ورزشی به جای جنگ های خانمان سوز برای برتری طلبی، تفوق تصمیمات استراتژیک مربیان تیم ها به فرماندهان لشکرها برای هدایت یک مبارزه مشروع، نمایش بردباری، تحمل، دوستی، منش های قهرمانانه و در مقابل آن بروز عقب ماندگی، خودبزرگ بینی، بی برنامگی، پرتوقعی و کم تحملی و بی مایگی؛ از جنبه های مهم جام امسال بود. با پیشرفت تکنولوژی صدا و تصویر و دریافت تصاویر زنده در اغلب نقاط جهان، شاهدان این روزهای دراماتیک به میلیارد رسید و به همین علت احساسات مشترکی را در بینندگان ایجاد کرد. درست مثل «سینما» وقتی که فیلمی در یک دوره زمانی توسط بینندگان در سراسر جهان دیده می شود و دریافت های مشترکی ایجاد می کند. حالا می شود گفت در دوران جدید و قرن بیست ویکم فعالیت هایی از این دست دیگر تنها به نخبگان جامعه محدود نمی شود، درست مثل اظهارنظرهای رسانه ای که امروز صرفاً به صاحبان قلم با دسترسی به رسانه ها و بوق های تبلیغاتی تعلق ندارد، هر مخاطبی در جهان در صفحات شبکه های اجتماعی می تواند اظهارنظر کند و حرف بزند اما حرف آن کس که از روی شناخت و تحلیل باشد، مؤثر است.
این جام نشان داد که اگر می خواهی بزرگ باشی باید اسباب بزرگی را فراهم کنی. اگر می خواهی انجام را ببینی باید آغاز را دریابی. اگر می خواهی تیم باشی باید به ارزش های کار تیمی باور داشته باشی. اگر می خواهی موفق باشی باید رهبر موفقی داشته باشی و پیرو او باشی. اگر می خواهی غرورت پایمال نشود باید جانت ات را در میدان بگذاری. اگر دوست داری جای ات را در جهان عوض کنی، باید جایی برای خود تعریف کنی. مسابقات جام جهانی نشان داد اگر قهرمان می شوی باید صنعت ات هم فرآیندش بنز باشد!
حالاست که مخاطبان درک می کنند پس مربی ای مثل کی روش می تواند از داشته های کم اش استفاده ی بهینه کند و موفق باشد، رهبری مثل یواخیم لو می تواند آرام باشد و هیجان بیافریند، بازیکنی مثل لیونل مسی می تواند مفهوم و اهمیت ستاره را نشان دهد، تیمی مثل الجزایر می تواند تمامی غرور ملی اش را در پاهایش بگذارد و جهان را به تحسین وادارد، غرور کاذب کشورهایی مثل انگلیس و ایتالیا به هیچ کار نیاید، استراتژی های غول هایی مثل دل بوسکه می تواند به نتیجه نرسد و از زمان عقب بماند. تماشاگران برزیلی می توانند برای تماشای زیبایی فوتبال در انتها تیم مقابل (آلمان) را تشویق کنند، فریادهای تشویق مردم در استادیوم ها نمی تواند بر برنامه ریزی مربیان و انرژی و کاربلدی بازیکنان غلبه کند و…
در کنار این ها تصویربرداری، کارگردانی تلویزیونی و امکانات پیشرفته ضبط و پخش دیجیتال و جای دوربین ها و نمایش صحنه های میانی بازی ها، ری اکشن شات ها، نماهایی از تماشاگران، مربیان و حتی جزئیات رفتاری از تماشاگران و بازیکنان، اما خود گویای بسیاری از حرف و سخن ها بود و سخت جذاب و دیدنی. فوتبال سینمایی و سینمای فوتبالی .

به نقل از سر مقاله علی معلم ماهنامه دنیای تصویر ۲۴۱

 


منتشر شده

در

,

توسط

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *