وبسایت شخصی بابک بدریان

من و اینترمیلان (پارت یک)

خب من اولین و آخرین باشگاهی که عمیقا طرفدار و عاشقش بودم اینترمیلان ایتالیا بود.

باز باید اعتراف کنم که فقط به خاطر رونالدو (برزیلی) طرفدار این تیم شدم، یعنی اول طرفدار رونالدو در تیم ملی برزیل بودم و بعد پرس و جو کردم و فهمیدم باشگاه رونالدو اینترمیلانه و منم طرفدار باشگاه اینتر شدم.

دقیقا یادم نیست از چه تاریخی طرفدارش شدم اما مطمئنم که سال 2000 من طرفدار اینتر بودم (تابستان 2000 که مسابقات یورو 2000 بود فرانچسکو تولدو دروازه بان ایتالیا حسابی درخشیده بود و اون تابستان از فیورنتینا به اینتر آمد و من بسیار اون دوره خوشحال شدم) و در اون موقع من اولین پیراهن اینترم رو هم خریده بودم. پس سال 99 یا 98 من طرفدار اینتر شده بودم. یعنی زمانی که 8-9 سال داشتم.

در طول دوران مدرسه م من 4 تا لباس اینتر خریدم و پشت یکی شونم شماره 9 (شماره رونالدو) رو چسبونده بودم. یکی از این لباسها هم از فرط علاقم به اینتر لباس دومش یعنی سفید با یه خط مورب وسطش بود. هیچ کس تا اون زمان لباس دوم یه تیم رو نمی خرید.

روز به روز عشقم به اینتر بیشتر میشد و پوسترهای باشگاه و بازیکنانش رو می خریدم و روی دیوار اتاقم نصب می کردم یا همیشه دوران بچگی با اینتر خیال پردازی می کردم و خودمو بازیکنش می دیدم یا موقع بازی های کامپیوتری همیشه موقع فوتبال تیمم اینتر بود.

توی دوران راهنمایی دیگه تقریبا به اوج طرفداریم رسیدم. کامپیوتر هم خریده بودم و انواع فوتبال ها (FIFA ها) رو هم داشتیم و با اینتر بازی شون می کردم.

از فیفا 99 تا 2002 رو داشتم اما رونالدو توی هیچ کدوم نبود که بعدها فهمیدم بازیکنی که توی لیست نوشته No9 همون رونالدوئه. رونالدو توی این سالها بیشتر مصدوم بود.

تا اینکه سال 2002 رسید. این سال نقطه عطفی در زندگی فوتبالی من بود. سرمربی تیم هکتور رائول کوپر (از آرژانتین) و مربی مورد علاقه من بود و هفته آخر سری A بود. تا هفته ما قبل آخر به ترتیب اینتر و یونتوس و رم هر کدوم با یک امتیاز اختلاف اول تا سوم بودند و بازی آخر اینتر با لاتزیو بود. فقط کافی بود اینتر پیروز میشد تا قهرمان میشد.

اون بازی تلخ رو خوب یادمه و تماشاش کردم و 4 به 2 به لاتزیو باختیم و یووه قهرمان شد. خوب گریه آخر بازی رونالدو رو یادمه و دنیا برای من خراب شد.

جام جهانی 2002 شروع شد و من با تمام وجود طرفدار رونالدو و برزیل بودم. هر دو عالی بودند و من حسابی بازی ها رو دنبال و یادداشت می کردم و در اصل از اون تابستون طرفدار حرفه ای فوتبال شدم. رونالدو فوق العاده درخشید و آقای گل شد و من حسابی خر کیف شده بودم.

تا اینکه زمزمه هایی شنیدم رونالدو می خواد بره رئال مادرید. حسابی خشمگین شده بودم و صبح تا شب اخبارهای ورزشی رو دنبال می کردم.

تا ناگهان از اخبار ورزشی NITV (مجری آرش حفیظی) خوب یادمه اعلام کرد که ماسیمو موراتی مالک اینتر (اولین کلمه اون بخش هم همین موراتی بود) با انتقال رونالدو موافقت کرد.

حالم دیگه از رونالدو بهم می خورد و اونو به چشم یه خائن و وطن فروش و پولکی می دیدم.

رونالدو توی اینتر سال به سال مصدوم بود و شاید بیشتر وقتو مصدوم بود، باشگاه و هوادار کل مدت به پاش نشستن اما اون وقتی به اوج برگشت و توی جام 2002 درخشید گذاشت و رفت.

رونالدو کسی که به خاطر اون طرفدار اینتر شده بودم از تیم رفت اما من باهاش نرفتم و همچنان طرفدار متعصب اینتر باقی موندم و حتی روز به روز عاشق ترش هم میشدم و بیخیال رونالدو شدم.


منتشر شده

در

,

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *